Wednesday

رفته دیگه...

ببین راستی، هوا گرگ و میشه، منم اینجا تو سرما نشستم، حالا که بردنت یه جایی که تاریکه، آدماش با خنده بد اند، جواب ندارن فقط سوال میکنن، همونجایی که سرنگ هست، طناب هست، ولی خودکار نیست، اونجایی که هر نوشته ای میذارن جلوت امضا کنی تا قسم بخوری به تخم گذاشتن خروس و شب بودن ظهر عاشورا...
دستم بهت نمیرسه، اما قلبم چرا، دلم تنگه برات.
راستی مبارکه اگه سیبیل نداری، برای ما همیشه مردی.

No comments:

Post a Comment