Friday

موریانه های روح خوار


سر هم شدن این القاب در ذهن آنچنان سخت نیست. هرچند آوا و آهنگش چنگی به دل نمیزند اما منظور را به مقصد میرساند.
صحبت بر سر جماعتی ست با رنگها و نژادهای مختلف اما عملکرد یکسان. فارغ از عملکردشان این افراد دو چیز دیگر هم به اشتراک دارند، مغز های کوچک دهان های بزرگ. فکر نمیکنند، چون خوراکشان "فکر" است. لقب موریانه به زیبایی معنی شان میکند.
در اصل این جماعت،موجودات شیطانی، هیچ فرقی در ظاهر با دیگران ندارند.تفاوتشان در باطن است.
تفاوت نمیشناسند.اگر چیزی باب میلشان باشد خوب قلمدادش میکنند،نباشد آماده میشوند تا با دندانهایشان آن را بجوند و نابود کنند.
برای هر چیزی حد میگذارند، حدودی که غالباً نمیدانند از کجا به ارث برده اند و فلسفه وجودیتشان چیست،فقط میدانند این حد باید باشد.چرا؟ شاید چون "فکر کردن" برایشان به درستی تعریف نشده است.
بر روی حدودشان،علایقشان و سلایقشان تعصب دارند.
همیشه منتقدند،به چیزهایی که اصولاً ربطی هم به آنها ندارد.
تفاوت در رفتار،گفتار،پوشش و یا حتی خوراک برایشان بی معنی ست.
به شدت با "نسبی بودن" بیگانه اند. جواب هایشان حول دو محور گردش میکند،یا آری یا خیر.
در تمامی بحث ها به قصد پیروزی و کرسی نشاندن حرفشان شرکت میکنند.نه باز شدن مغز یا حتی یادگیری. گیرنده ها را خاموش کرده و فقط دستگاه فرستنده را روشن میکنند.
ترسناک اند،خیلی ترسناک.ترسناک تر اینکه گه گاه قدرتمند میشوند. حکومت به دستشان میفتد یا راه و رسمشان، خط و مش جامعه میشود.
باور کنید کارشان از خلق هلوکاست خیلی بدتر است. غالب شدنشان به جامعه میتواند به مرگ افکار منجر میشود،به مرگ نوآوری.
اگر جلویشان نایستیم این غده ی سرطانی رشد کرده و نسل بعدی را هم زمین گیر میکند.



No comments:

Post a Comment